روانشناسی

اجتماعی، سیاسی، مذهبی

روانشناسی

اجتماعی، سیاسی، مذهبی

ولایت فقیه به زبان ساده


                                                                     بسم الله الرحمن الرحیم 



حضرت حجت(سلام الله علیها) در حدیثی مشهور به اسحاق بن یعقوب میفرمایند :
 
و اما الحوادث الواقعه ،فارجعوا الی رواه حدیثنا. فانهم حجتی علیکم و انا حجت الله علیهم.
 
(کمال الدین ، شیخ صدوق؛ ج 2 ؛باب 45 ؛ص 483)
 
و در مورد رویداد های زمان؛ به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند
و من حجت خدا بر آنها هستم.
 
از اینکه فرموده اند آنان حجت من بر شمایند می فهمیم وظیفه ی ما گردن نهادن به حکم آنان

است زیرا حکمی که آنان کنند برای ما به مثابه حکم امام زمان  است اطاعت ما از آنها،

 اطاعت ما از امام زمان است، رضایت آنها رضایت ایشان  است نارضایتی آنها، نارضایتی ایشان

 است
 
خب حالا اگر بین فقها اختلاف نظر بود چی؟

عقل حکم می کند که باید از حکم مرجع اعلم پیروی کرد که آن شخص اعلم را خود علما انتخاب

میکنند.

 یعنی اگر فتوای یک عالم با آن شخص اعلم فرق کرد(در احکام مدنی)؛ ما ملزم به اجرای


 
حکم فرد اعلم هستیم. در کنار این که نظارت بر آن فرد اعلم باز به عهده ی خود علما است.
 
در حدیثی که هم از امام صادق و هم از امام حسن عسگری علیهما السلام رسیده

 هم می خوانیم:
 
عن الصادق ـ علیه‌السّلام ـ :

فما کان من الفقها صائنا لنفسه ؛حافظا لدینه ؛مخالفا لهواه ؛مطیعا لامر مولاه ؛

فللعوام ان یقلدوه و ذلک لا یکون الا لبعض فقها الشیعه لا کلهم

 (بحار ؛ ج 2 ,ص 6 - احتجاج طبرسی، چاپ نجف ، ج2 ، ص 263 تا 265)
 
عن ابی محمد العسکری (علیه السلام):

«فاما من کان الفقها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاه

فللعوام ان یقلدوه و ذلک لا یکون الا فی بعض فقها‏الشیعه لاکلهم
 
(تفسیر الامام العسکری (علیه ‏السلام) تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدی، قم 1409 ق، ص 300؛ احمد بن علی الطبرسی (م 560 ق)، الاحتجاج، تحقیق سیدمحمد باقر خراسانی، نجف، درالنعمان، ج 2، ص 263
 
ترجمه: هر کس از فقها که نگهبان دین خود ؛مخالفت کننده با هوی نفس خود ؛

فرمان بردار فرمان خداوند خود باشد ؛پس بر مردم است که از او پیروی کنند.

 این ویژگی ها وجود ندارد مگر در بعضی فقیهان شیعه نه در همه ی آنها. 
 
همانطور که قبلا گفته شد همه ی فقها حجت امام زمان بر مردم نیستند بلکه آنهایی چنین اند که آن شرایط را داشته باشند خب در امور حکومتی که همه می دانند باید یک تصمیم گیرنده ی نهایی وجود داشته باشد وگرنه فساد ناشی از اختلاف نظر ها و تشخیص ها واضحه یقینا ما مجبوریم یک تصمیم گیرنده ی نهایی داشته باشیم
 
اون تصمیم گیرنده ی نهایی در ایران اسلامی توسط خود علما انتخاب شده یعنی عالمان به این نتیجه رسیده اند که فلان فرد از همه علما عالم تر است اعلم است او را به عنوان ولی فقیه معرفی کردند ایشان در امور حکومتی و ولایتی حجت امام زمان بر تک تک ما هستند.
 
حالا هرکس می خواد بهانه تراشی کنه یا مطیع باشه ، دیگه خودش می داند و خدای خودش
ولی لطفا به نفس پرستی ها رنگ توجیه ندیم!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد