منتظران ظهور-آیتالله شیخ محمّدتقی اصفهانی مشهور به آقا نجفی در یکصد سال پیش با تتبّع در روایات و احادیث اهلبیت(ع)، پنجاهوچهار وظیفة مؤمنان در زمان غیبت امام زمان(عج) را در دو جلد بیان میکند.
بسم الله الرحمن الرحیمکنون ۲۵ وظیفة اوّل با اندکی تصرّف و تلخیص در پی میآید:
* وظیفة اوّل، غمگین بودن به علّت مفارقت آنجناب و مظلومیّت آن حضرت.
در «کافی» از حضرت صادق(ع) منقول است که فرمود: «کسیکه مهموم باشد برای ما و
غمناک باشد به جهت مظلومیّت ما، نفس کشیدن او، ثواب تسبیح دارد».
* وظیفة دوم؛ منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن.
در جلد دوم «کمالالدّین وتمامالنّعمـ↨» از امام محمّد تقی(ع) منقول است که فرمودند:
«قائم ما آن مهدی است که واجب است در زمان غایب بودن او انتظار او را داشتن و او
سومی از اولاد من است...»
و از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که: «افضل عبادتها، انتظار فرج است.»۱
و در حدیث دیگر از حضرت صادق(ع) منقول است که: «هر مؤمنی بمیرد در حالی که منتظر
ظهور آنجناب باشد، مثل آن است که در خیمة حضرت قائم(ع) بوده باشد».۲
* وظیفة سوم، گریه کردن در دوری آن حضرت و به جهت مصیبت آنجناب.
در کمالالدّین از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «بهخدا قسم غایب میشود
امام شما زمانی از روزگار و آزموده میشوند تا آنکه گفته میشود، مرد و از دنیا
رفت یا به کدام وادی رفت و هر آینه چشمهای مؤمنان بر او گریان میشود.»۳
و از حضرت رضا(ع) مروی است که: «هر مؤمنی یاد کند مصیبت ما را ـ یعنی مصیبت
پیغمبر(ص) و هر یک از ائمه را ـ پس گریه کند یا کسی را به جهت ظلمی که بر ما شده
بگریاند، روز قیامت با ما و در درجة ما است.»
* وظیفة چهارم، به امر امام، تسلیم و مقیّد باشد و در امر ظهور عجله نکند.
یعنی چون و چرا در امر ظهور آنجناب نکند و آنچه از جانب آن حضرت میرسد، صحیح و
مطابق با حکمت بداند که در کمالالدّین از حضرت امام محمّد تقی(ع) روایت شده است
که فرمود: «امام بعد از من، پسر من علی است. امر او، امر من است و قول او، قول من
و طاعت او، طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است، امر او، امر پدر اوست و قول
او، قول پدرش و طاعت او، طاعت پدرش.» آنگاه ساکت شدند. راوی گوید، پرسیدم: یابن
رسولالله! پس امام بعد از حسن کیست؟ حضرت گریة شدیدی کردند، آنگاه فرمودند: «امام
بعد از امام حسن عسکری، پسر او قائم منتظَر است.» گفتم: یا بن رسولالله! چرا او
را قائم گویند؟ فرمود: «برای آنکه قائم میشود بعد از آنکه ذکر او مرده باشد و
بیشتر قائلان به امامتش مرتد شوند.» گفتم: چرا او را منتظَر نامیدند؟ فرمود: «بهجهت
آنکه روزهای غیبت او بسیار باشد و زمان غایب بودنش، دراز میشود. پس، مخلصان،
انتظار خروج او [را] کشند و شککنندگان او را انکار کنند و منکران به ذکر او
استهزاء کنند و کسانیکه وقت برای ظهورش معیّن کنند، دروغگو باشند و عجلهشوندگان
هلاک شوند و تسلیمشوندگان نجات یابند.»۴
* وظیفة پنجم، به مال خود، آن حضرت را صله کنند.
در «کافی» از حضرت صادق(ع) نقل شده که فرمودند: «هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از صرف
نمودن مال، برای امام نیست و به درستی که خداوند در عوض یکدرهم که مؤمن از مال
خود به صرف امام برساند، به اندازة کوه احد در بهشت به او عطا میفرماید.» آنگاه
فرمود: حقتعالی در قرآن کریم فرموده: «مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضًا
حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً و َاللهُ یَقْبِضُ و َیَبْسُطُ
وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ کیست آن کس که به [بندگان] خدا وام نیکویى دهد تا [خدا]
آن را براى او چند برابر بیفزاید و خداست که [در معیشت بندگان] تنگى و گشایش پدید
مىآورد و به سوى او بازگردانده مىشوید.»۵ سپس فرمود: به خدا قسم این آیه به خصوص در صله کردن امام به مال نازل شد.»۶
در «بحارالانوار» از «کاملالزّیاراة»، ص ۳۱۹ نقل شده است که امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «هر
کس نتواند به زیارت ما بیاید؛ باید صالحان از دوستان ما را زیارت کند تا ثواب
زیارت ما برایش نوشته شود و هر کس نتواند ما را صله کند، باید نیکان از دوستان ما
را صله کند تا ثواب صله کردن ما برایش نوشته شود.»
* وظیفة ششم، صدقه دادن به قصد سلامت آن ذات، چنانچه در «نجم الثّاقب»، ص ۴۴۲ ذکر فرمودهاند.
* وظیفة هفتم، شناختن صفات آن حضرت و در هر حال عزم بر یاری آن جناب داشتن و در
فراقش ندبه و زاری کردن.۷
* وظیفة هشتم، طلب کردن معرفت آن حضرت از ذات اقدس الهی و خواندن این دعا که در کتاب کافی و کمالالدّین از حضرت صادق(ع) روایت شده است: «اللهمّ عرّفنی نفسک، فانک إنْ لم تُعرّفنی نفسک لم اعرف نبیّک، اللهمّ عرّفنی رسولک فانّک إن لم تعرّفنی رسولک لم اعرفْ حجّتک، اللهمّ عرّفنی حجتک فانّک انْ لم تعرّفنی حجتک ضللتُ عن دینی.»۸
* وظیفة نهم، مداومت نمودن به خواندن این دعا که از حضرت صادق(ع) روایت شده است:
«یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک.»۹
* وظیفة دهم، اگر بتواند به نیابت آن حضرت قربانی کند، چنانچه در «نجمالثّاقب»
آمده است.
* وظیفة یازدهم، نبردن نام اصلی آن حضرت که نام حضرت رسولالله است. [ضرورت دارد]
شیعیان، آن حضرت را به لقب یاد کنند؛ مثل: قائم، منتظَر، حجّت، مهدی و امام غایب و
در اخبار متعدّد، فرمودهاند که بردن نام آن حضرت در زمان غیبت جایز نیست.۱۰
* وظیفة دوازدهم، برخاستن به جهت احترام نام آن بزرگوار به خصوص اسم «قائم»،
چنانچه در ص ۴۴۴ نجمالثّاقب آمده است.
ادامه دارد.... .