بسم الله الرحمن الرحیم
گلهای زهرا شد همه پرپر ز بیداد
در کربلا و سامرا، در طوس و بغداد
نالد همیشه بلبل، از داغ این همه گل
بقیة الله، آجرک الله
بغداد یک بار دگر در غم نشسته
با ناله های دجله در ماتم نشسته
شراره در نهاد است، غمزده ی جواد است
بقیة الله، آجرک الله
با آن که همچون غنچه ای خون شد دل او
شریک زندگانیش شد قاتل او
شکوفه ی ولایت، پرپر شد از جنایت
بقیة الله، آجرک الله
در حجره ی در بسته می سوزد تمامی
جانش ز زهر و پیکرش از تشنه کامی
رمق به جان ندارد، لب تشنه جان سپارد
بقیة الله، آجرک الله
اعدا دگر طرحی چو عاشورا فکندند
بر بام خانه پیکر او را فکندند
جسمش بنفشه فام است سه روزی روی بام است
بقیة الله، آجرک الله
این کشته ای که تشنه لب همچون حسین است
شهید بغداد و غریب کاظمین است
سلام ما به قبر او به جلوه های صبر او
بقیة الله، آجرک الله
عالم سیه پوش غمش بر دل نشسته ماتمش
بقیة الله، آجرک الله