روانشناسی

اجتماعی، سیاسی، مذهبی

روانشناسی

اجتماعی، سیاسی، مذهبی

آیا مشعل المپیک یک چیز معمولیست؟؟؟!!!


بسم الله الرحمن الرحیم


آیین حمل مشعل المپیک و ربط آن با مکاتب سری

از آنجایی که در آموزه های سری ، لوسیفر(شیطان) به عنوان " آورنده روشنی ستاره صبح" شناخته می شود، حضور لوسیفر به طور آشکار در مراسم افتتاحیه عظیم ترین رویداد ورزشی جهان ، از ابتدا موردتوجه مکاتب مخفی بوده است.


حمل مشعل : این رویداد تشریفاتی که درآن مردم از طبقات مختلف اجتماعی مشعل المپیک را در سراسر کشورِ میزبانمی گردانند مخصوصاً برای کسانی که این سنت را ابداع نمودند حرکتی نمادین محسوب می شود. نمادِ چه ؟  در اسطوره شناسی یونان، مشعل دار اصلی "پرومتیوس" بود، خدایگانی که آتش را از دیگر خدایان ربود وبه بشریت داد. (دقت  کنید!! )


مردم باستان آتش را بارقه ی کوچکی از خورشید می دانستند که به نوعی مظهر مادی خدا بود. بنابراین پرومتیوس با آوردن آتش برای بشریت، انسانها را در تمام ویژگیهای «الهی» سهیم نمود  (کفر محض) و حتی به انسانها اجازه داد آرزوی خدا بودن را در سر بپرورانند( واین چقدر شبیه تکبر ابلیس است)

کفرگویی و کفرورزی یکی از مشخصه های کابالا و شیطان پرستان است.به همین دلیل پرومیتوس از احترام ویژه ای در "جوامع مخفی" برخوردار است، چرا که افسانه ی او نشان دهنده افق نهائی فلسفه و اهداف مکاتب سری است: "عروج به الوهیت و ابدیت از طریق راه های غیر الهی" پرومیتوس از راه غیر الهی یعنی دزدی ، انسان را به عروج و الوهیت برد.

   پرومتیوس در حال حمل مشعل


در آموزه های سری، عمل"حمل مشعل" نماد آگاهی انسان از وجود بارقه ی الهی در خود و نمایانگر اشتیاق او برای نایل شدن به مقام خدائی است.

 به طور خلاصه این همان هسته مرکزی فلسفه ی نخبگان جهان است که به شدت تحت تاثیر آموزه های هرمسی فراماسونری و تصوف گرایان است!!

(حالا میدانی چرا جهان را گرفته اند؟ چون نخبه ها را اینگونه پرورش داده اند)

این روشنفکری میگوید:  شما میتوانی خدا باشی!!! لازم نیست  دین خدا را عمل کنی و بنده ی او باشی ، خود میتوانی خدا باشی و برنامه ی ریزی آخرت

و دنیایت را بدون نیاز به خدا به عهده بگیری

درحالی که این دروغ محض است !!! حالا فهمیدی چرا معمولا  کسانی که دروس مکاتب غربی میخوانند ، وتحت تاثیر مکاتب غربی اند چرا دین را صحیح نمی پذیرند؟

 حالا میدانی چرا جوان های ما حرف دین را رد میکنند؟ میدانم ،آنها در طرح

mind controll موفق شده اند، مغز ما شستشو یافته و آماده ی پذیرش شیطان و کنار زدن خدا شده ( روشنفکری مدرن، روشنفکری که آنرا زینت داده اند ، وبه خورد من و تو داده اند ، و بوسیله ی اش  دین را کنار زده اند ، زیرا دین نمادخضوع در برابر خدا و اطاعت فرامین اوست و این روشنفکری شبطانی آنرا بر نمیتابد) .


ازاین رو مشعل روشنگر پرومیتوس اغلب در نمادگرایی مخفیِ نخبگان استفاده می شود. نخبگانی که ما تحسینشان میکنیم!!!!

 فوارۀ پرومتیوس در مرکز راکفلر در پشت این فواره نوشته شده است "پرومتئوس٬ آموزگار همه ی فنون آتش را که برای انسان به معنای 

راهی بسوی آرمانهای بزرگ است٬ به او اعطا نمود "

احتمالا مشهورترین مشعل دار جهان یعنی مجسمۀ آزادی را "فراماسونهای معبد گراند اورینت در فرانسه" به ایالات متحده اهدا کردند.

 

مجسمه ی یک دست که مشعل را نگه داشته بر روی هرم و برفراز " کتابخانه ی مرکزی لس آنجلس" نصب شده است(به هرم و چشم وسط ان دقت کنید وبه مجسمه ی بالای هرم)


میخواهد بگوید اینجا مرکزی است که ما در ان میخواهیم از روشنی پرومتیوس و لوسیفر استفاده کنیم و خدا را کنار بزنیم


وحشتناک این است که افسانۀ پرومیتوس از بسیاری جهات به افسانه ی لوسیفر(شیطان)شباهت دارد!!!!

لوسیفر(شیطان)  : نامی که در لاتین به معنای "مشعل دار" یا "روشنی بخش" است. زیرا او با نزول خود از بهشت به زمین نور آگاهی و دانش را نیز به همراه آورد و به همین جهت در آموزه های سری از او بعنوان " آورنده ی روشنی

ستاره صبح " که همان عقل گرایی و روشنگریست٬ شناخته می شود.


به همین دلیل حضور آن به طور آشکار در مراسم افتتاحیه عظیم ترین رویداد ورزشی جهان نمی تواند چیز عجیبی باشد

اولین جایگذاری مشعل المپیک

اولین جایگذاری مشعل المپیک در سال 1936 در برلین ودر زمان رژیم نازی برگزار شد. علیرغم این حقیقت که هیتلرسازمان های فراماسونری را از آلمان اخراج نمود.

(در ظاهر او آنها را خدمتگزار یهودیان می دانست) اما رژیم او از این

جوامع مخفی الهام میگرفت و به سمت عقاید آنان گرایش داشت! او برای نمادگرایی وتاسیس جوامع مخفی ارزش بسیاری قائل بود.

چیزی که تصور میشود : این است که جایگذاری مشعل را می توان  نوعی باز آفرینی رسم یونانیان باستان دانست. در واقع ین یک رسم در المپیک مدرن است که از بازیهای تابستان 1936 در برلین وبازیهای زمستان 1952 در اسلو آغاز شد

 اما ایده آن از افسانه ها دلربای یونانی درحدود قرون پنجم و ششم پیش از میلاد نشءت می گیرد. بر اساس افسانه ها، پرومیتوس یک خدای دوستدار بشر بود.

 که آتش، عنصر مقدس را ربود و آن را به دور از دید زئوس، پدر خدایان، به انسان بخشید.

یونانیان باستان مسابقات دو مشعل(lampadedromia) را برگزار می کردند که درآن تیم برنده یک شعله مقدس را شاید به عنوان بخشی از آیین پرستش

 پرومیتوس ومخالفت او با خدایان برای بخشش دانش به فانیان روشن می نمود.


بنابه گفتۀ کرسیدا رایان (Cressida Ryan) دانشمند ادبیات کهن از دانشگاه آکسفورد، "این مراسم ملغمه ای از خرده اسطوره ها است.

توافق برسر حقایق اهمیت ندارد، زیرا این حقایق زمان زیادی را تا رسیدن به امروز پشت سر گذاشته اند.

در سال 1928 در بازیهای المپیک آمستردام این مشعل روشن شد. اما از سال 1936 بود که مراسم با مشعل به دستور رژیم نازی و پروفسورِ ورزش، کارل دیم ،شکل تازه ای به خود گرفت( عجیب اینکه صفحه او در

ویکی پدیا خالی بود !! چگونه میشود از پروفسورِ ورزش ، اثری در ویکی پدیا نباشد!!)

در المپیا مشعلی با استفاده از نور خورشید و یک آینه ی خاص روشن شد و توسط دوندگان از بلغارستان، یوگوسلاوی، مجارستان، اطریش،چک اوسلواکی،

کشورهایی که بعدا در قلمرو نازی قرار گرفتند، به برلین برده شد.

آتش نماد رژیم هیتلر و مشخصه آن حرکت دسته جمعی برای مشعل بود.

این مشعل امروز چندین ماه پیش از آغاز رسمی بازی‌ها در محل اصلی بازی‌ها در "المپیا" در یونان روشن می‌شود. برای روشن کردن آتش با استفاده از نور خورشید، از یک آیینه استفاده می‌شود و اگر در آن روز هوا آفتابی نباشد،

با مشعلی که در تمرینات پیش از مراسم رسمی از آن استفاده می‌شود،

آتش المپیک را روشن می‌کنند.

این بودحقایقی از زیبایی هایی که برای ما ساخته اند

حالا باید حس کرده باشی که چرا میگوییم :  اللهم عجل لولیک الفرج

 منبع:http://rafighe6.blogfa.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد